اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان گفت: جداکردن روایات از مقوله تفسیر و نقد روایات از نوآوری های علامه طباطبایی(ره) به شمار می رود.
24 آبان ماه، سالروز درگذشت فرزانه ای فرهیخته و عارفی کامل است که عمر 79 ساله خود را برای شکوفایی معارف دینی و گسترش آن در جامعه انسانی هدیه کرد. اهمیت نقش و جایگاه ایشان به دلیل زنده کردن حکمت، فلسفه و تفسیر در حوزه های تشیع بعد از دوره صفویه بوده است. به مناسبت سالروز بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، خبرنگار ایکنا از اصفهان گفت وگویی با لیلاسادات مروجی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه کاشان، نویسنده کتاب «نزدیک تر به ملکوت» و عضو هیئت اندیشه ورز بانوان قرآنی اداره تبلیغات اسلامی کاشان انجام داده و به بررسی نوآوری های علامه در زمینه تفسیر قرآن و چگونگی انتقال اندیشه های ایشان به نسل جدید پرداخته است. در ادامه متن این گفت وگو را می خوانیم.
ایکنا ـ علامه طباطبایی ره چه نوآوری هایی در تفسیر قرآن داشته و چگونه این نوآوری ها بر روش های تفسیر قرآن تأثیرگذار بوده است؟
به بحث روایی المیزان می پردازم. ما به طور معمول و مرسوم، تفسیر را به دو شیوه نقلی و غیرنقلی تقسیم بندی می کنیم. علامه طباطبایی(ره) از روش تفسیر روایی به مثابه یکی از شاخه های تفسیر نقلی به نحوی متفاوت با سایر مفسران روایی استفاده می کند.
اگر کتاب هایی چون «البرهان» و «نورالثقلین» را در نظر بگیرید، در تفسیر هر آیه به روایتی از معصومین(ع) اشاره شده و اگر روایتی نبوده، توضیحی آورده اند و ما آن روایت را در این روش، تفسیر آیه قلمداد می کنیم.
اما علامه طباطبایی(ره) نگاه دیگری به روایات دارد و با عنوان «بحثٌ روائی» در متن المیزان آورده و معتقد است که بعضی از روایات لزوماً تفسیر آن آیه نیست و ارتباطش می تواند شامل اسباب نزول، بیان مصداق، تأویل و جری باشد که این اصطلاحات یا از ابتکارات خود ایشان است یا از علمای پیش از علامه که ایشان آن ها را احیا کرده و پس از علامه هم بسیاری از محققان و بزرگان از این اصطلاحات بهره برده و به مثابه مباحث تفسیری مهم پرورش داده اند؛بنابراین جداکردن روایات از تفسیر، از نوآوری های علامه طباطبایی(ره) به شمار می رود.
در قسمتی که علامه تفسیر آیه را بیان می کند، کمتر پیش می آید از روایات استفاده کند، بلکه از تفسیر قرآن به قرآن بهره می برد، هرچند موضوع قرآن بسندگی ممکن است با روش علامه تفاوت هایی داشته باشد. روایاتی وجود دارد که باطن آیه را مطرح می کند و تفسیر فراتر از ظاهر را دارد و همچنین روایاتی وارد شده که حتی ممکن است معنای لغتی از آیه را مطرح کرده باشد. در تفسیر المیزان این تکنیک ها بسیار کمک کننده است.
نوآوری دیگر ایشان، موضوع نقد روایات است. بعضی از روایات ممکن است در منابع روایی یا منابع تفسیری روایی وجود داشته باشد که از نگاه نقد سند یا نقد متن حدیث قابل قبول نباشند. علامه به این دسته از روایات هم پرداخته و در تفسیر المیزان شاهد فقه الحدیث و نقدالحدیث نیز هستیم.
برای مثال روایاتی که در موضوعات اعتقادی مطرح می شوند، نظیر تکلم خداوند، رؤیت خداوند، عرش، عالم ذر و...، روش ایشان کمک کننده است. در خصوص روایت داستانی هم علامه تعدادی را قابل قبول و تعدادی را مردود می داند و معیار ایشان برای پذیرش این روایات داستانی در درجه اول، انطباق داشتن یا نداشتن با قرآن و سپس عصمت انبیا یا موضوع محالات محسوب می شود.
ایکنا ـ چه ویژگی هایی، تفسیر المیزان را از سایر تفاسیر قرآنی متمایز می کند و چرا این ویژگی ها مهم اند؟
اگر بخواهیم ویژگی هایی را برای تفسیر المیزان برشمریم که آن را از بقیه تفاسیر قرآنی متمایز کند، باز به نگاه علامه به مجموعه قرآن کریم برمی گردیم. البته بسیاری از مفسران این نگاه را داشته و دارند.
شاید تقسیم بندی تفاسیر به ترتیبی و موضوعی که پیش می آید، تفسیر المیزان را ذیل تفسیر ترتیبی تقسیم بندی کنیم؛ اما وقتی به روش علامه توجه کنیم، می فهمیم که درواقع تلفیقی از تفسیر ترتیبی و موضوعی دیده می شود؛ چراکه ایشان همان روش رسول الله(ص) و اهل بیت(ع) را داشت و معتقد بود تفسیر قرآن به قرآن، روش این بزرگواران است و لازم است ملاک های این روش ها را از اهل بیت(ع) دریافت کنیم و ارتباط دادن آیات با یکدیگر را به صورت تفسیر موضوعی در یک تفسیر ترتیبی ببینیم که این بسیار ممتاز است.
شما تفسیر موضوعی و تفاسیر ترتیبی را می شناسید؛ به عبارتی المیزان بهترین منبع تفسیری برای زمانی است که بخواهیم از سویی در یک لحظه، برای مثال تفسیر مربوط به یکی از انبیا را در سوره ای مشاهده کنیم و از سوی دیگر، مشابهش را بیابیم، اعم از آیاتی که دارای فرازها و عبارت مشابه هستند یا آیاتی که روح مشابه از نظر تاریخی و اعتقادی دارند.
در تفسیر المیزان بحث تفسیری بیشتر حالت عقلی و استدلالی دارد؛ ولی از ادوات و کمک هایی که سایر مفسران استفاده کرده اند، بی بهره نیست؛ برای مثال معنای لغت و نقل قول از سایر مفسران.
ایکنا ـ به نظر شما، کدام یک از آثار علامه طباطبایی(ره) بیشترین تأثیر را در میان دانشجویان و پژوهشگران داشته است و چرا؟
پاسخ به این سؤال مستلزم معرفی کوتاهی از آثار علامه است. ایشان کتاب هایی به زبان عربی دارد، مانند خود المیزان، یا کتاب های فلسفی شامل «بدایة الحکمه»، «نهایة الحکمه»، «سنن النبی» و...، یا کتاب هایی که به زبان فارسی است، مانند «شیعه در اسلام» یا «قرآن در اسلام.»
می توان گفت علامه آثاری دارد که با زبان همه فهم، معارف عمیق اسلامی و قرآنی و مبانی اعتقادی را مطرح می کند. کتاب «سنن النبی» می تواند ملاک و شروع هرچه بیشتر آشنایی جوانان ما با خود علامه باشد. کتاب «شیعه در اسلام» نیز به زبان انگلیسی ترجمه شده است و هنوز هم مقالاتی از این اثر در کتاب های درسی دانشگاهی بازتاب دارد.
ایکنا ـ از نظر شما، چه نکاتی در زندگی شخصی و حرفه ای علامه طباطبایی (ره) برای نسل های آینده الهام بخش خواهد بود؟
ایشان شخصیت مهذب، باتقوا، پیراسته، اهل تزکیه و تعبد داشت که از بدیهیات چنین شخصیتی است. ذکر خدا، توجه مداوم به مبدأ کمالات و فنا در ذات مقدس خداوند در کنار کارهای علمی، فرهنگی، تدریس، بحث، پژوهش و تألیف، نشان دهنده جامعیتی است که در علامه وجود دارد و می تواند برای ما و نسل های بعد الگو باشد.
گاهی اوقات می بینیم که جوانان ما زیاد به سوی درس خواندن می روند و از سایر جنبه های زندگی خود بازمی مانند یا اینکه به مباحث فرهنگی و دینی به صورت افراط گونه سوق پیدا می کنند.
علامه در عین حال که ساکت بود، ذکر خدا داشت. در عین مراودات اجتماعی، آداب اجتماعی را رعایت می کرد. تواضع و فروتنی شان به نحوی بود که از سخن و نظر دیگران استقبال می کرد.
گفته شده که از تفسیر المیزان در حضور علامه تعریف شد، ایشان گفت: « تعریف نکنید؛ چون من خوشم می آید و ممکن است خلوص و قصد قربتم خدشه دار شود.» وارستگی ایشان از تظاهر به علم و دانش بسیار ویژگی ممتازی است و مقام معنوی و علمی، جامعیت ایشان را به ما الهام می کند.
ایکنا ـ به نظر شما، چگونه می توان آثار و اندیشه های علامه طباطبایی ره را به نسل های جدید معرفی و آن ها را به مطالعه و استفاده از این آثار ترغیب کرد؟
کارهای خوبی در این زمینه انجام شده است. بخش هایی از آثار علامه، منبع درسی در حوزه و دانشگاه محسوب می شود و حتی به زبان انگلیسی ترجمه شده و به مثابه منبع درسی انگلیسی دانشجویان مورد استفاده قرار گرفته است.
ما باید اقتضائات زمان خود را در نظر بگیریم؛ برای مثال اگر من بخواهم علامه را به فرزند 11 ساله خودم معرفی کنم، باید آغاز کار بر اساس آثار قابل فهم ایشان باشد. ما می بینیم که از کتاب های تاریخی کلیله و دمنه، پویانمایی می سازند. این زبان روز و از ادواتی است که فرزندان و نسل ما بهتر یاد می گیرند تا اینکه یک مستند تهیه شود. گاهی اوقات نکات ظریفی در شخصیت افرادی همچون علامه وجود دارد و می تواند آن قدر جذاب باشد که جوانی در پی آشنایی با آن ها ترغیب شود تا آثار ایشان را مطالعه کند.
به عبارتی جذاب سازی، به روزسازی و استفاده از امکاناتی که اکنون وجود دارد، می تواند در معرفی علامه یاری دهنده باشد. انتخاب جملات دوخطی از آثار و شخصیت ایشان، انتشار آن در قالب یک کتابچه، توزیع برای مربیان، برگزاری مسابقات از آن یا استفاده از این کتابچه در نشریات دیواری، می تواند زمینه ساز آشنایی قشر دانش آموز با این شخصیت باشد. همچنین یکی از موضوعات کتاب «قهرمان من» می تواند شخصیت علامه طباطبایی(ره) باشد؛ پس معرفی ایشان مستلزم انجام کارهای ادبی، هنری و علمی با هم است.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}